امیر علی عزيز دل مامان و بابا

سلام پسمل قشنگم  اين روزا خيلي شيطون بلا شدي  و مي خواي به همه چيز دست بزي    وقتي هم كه يه چيزي رو بهت ميدم خرابش ميكني و جديدا هم لج كردن رو ياد گفتي  اگه يه چيزي كه مي خواي رو بهت ندم  حرص مي خوري يه دسته گلي كه تازگي به آب دادي  اينه كه گوشي موبايل منو خراب كردي و من مجبور شدم ديروز به همراه بابايي برم و يه گوشي جديد بخرم  گوشي گلكسي پلاس گرفتم و مي خوام با دوربين خوبي كه داره ازت عكس و فيلمهاي قشنگ بگيرم ...

نفس ماماني چند روزيه كه مي تونه خودش بدون كمك كسي روي دو تا پاهاي كوچولو و نازش راه بره الهي كه فداش بشم خيلي بانمك مي شه وقتي تاتي تاتي ميكنه از اينكه عزيز دلم داره پيشرفت ميكنه و كم كم بزرگ مي شه واقعا لذت ميبرم و خدا رو شكر ميكنم كه اين فرشته دوست داشتني رو به ما هديه داد ولي حيف كه بابايي نيست تا شاهد راه رفتن گل پسري باشه و لذت ببره آخه بابايي چند روزي مجبور شد براي خريد و فروش يه خونه بره شمال جاش خيلي خاليه ودلم خيلي براش تنگ شده البته فردا مياد اين چند روز هم من خونه مامانم بودم روز جمعه هم كه رفتيم خونه دايي احمد مولودي بود كلي دست زديم خيلي خوش گذشت امشب پدر جون اومد دنبالمون و اومديم خونه الان هم اميرعلي جونم خوابه  ...